تهدیدات امنیتی چندوجهی، رژیمصهیونیستی و ساکنان سرزمینهای اشغالی را تحت تأثیر قرار داده و نگرانیهای قابل توجهی در میان مقامات این رژیم ایجاد کرده است. به جز عملیات استشهادی و امکان آغاز حملات از سوی جبهه مقاومت و همچنین حملات متعدد سایبری، رسوخ به سطوح امنیتی اسرائیل توانسته است هم احساس امنیت را در جامعه صهیونیستها مختل کند و هم ساختار رخنهناپذیر ادعایی رژیم را به چالش جدی بکشاند. جوان آنلاین: تهدیدات امنیتی چندوجهی، رژیمصهیونیستی و ساکنان سرزمینهای اشغالی را تحت تأثیر قرار داده و نگرانیهای قابل توجهی در میان مقامات این رژیم ایجاد کرده است. به جز عملیات استشهادی و امکان آغاز حملات از سوی جبهه مقاومت و همچنین حملات متعدد سایبری، رسوخ به سطوح امنیتی اسرائیل توانسته است هم احساس امنیت را در جامعه صهیونیستها مختل کند و هم ساختار رخنهناپذیر ادعایی رژیم را به چالش جدی بکشاند.
براساس نتایج تازهترین نظرسنجی مرکز مطالعات امنیت داخلی اسرائیل، تنها ۲۹درصد از ساکنان اسرائیل، وضعیت امنیتی کنونی را «خوب» یا «خیلی خوب» ارزیابی کردهاند و نگرانی از تهدیدات خارجی در میان جامعه اسرائیل همچنان در سطح بالایی قرار دارد. این موضوع نشان میدهد رژیم اشغالگر دیگر نمیتواند تهدیدات امنیت را از خود دفع کند و همچنان هراس در بین مردم از عملیات ۷ اکتبر به قوت خود باقی مانده و به مراتب حملات امنیتی افزایش پیدا میکند.
راهبرد تخریب امنیت در سطوح مختلف به ویژه عرصه اجتماعی میتواند بر انسجام داخلی و توان اداره سرزمینهای اشغالی تأثیر بگذارد و با فشار همزمان به جامعه و حاکمیت، تهدید واقعی و مؤثرتری برای موجودیت رژیمصهیونیستی رقم بزند. افزایش تهدیدات امنیتی و جاسوسی از سطوح سخت اطلاعاتی و امنیتی با زیر سؤال بردن توانمندی و کارایی حاکمیت در حفاظت از ساختار خود، سبب کاهش اعتماد عمومی به حکومتداری رژیمصهیونیستی میشود. شکاف بین ادعای امنیت مطلق و واقعیت نفوذهای مکرر به ساختار اطلاعاتی، اعتماد به نهادهای حکومتی و کارآمدی دولت را متزلزل کرده است. طی یک سال اخیر، سرویس شاباک رژیمصهیونیستی با ادعای گسترش دایره جذب جاسوسی برای ایران به مقامات صهیونیستی و مردم هشدار داده است. گزارشهای مربوط به زیر نظر گرفتن منازل مقامات ارشد مانند نفتالی بنت، باعث ایجاد این پرسش در افکار عمومی اسرائیل شده است که: «وقتی حاکمیت نمیتواند از مقامات ارشد خود محافظت کند، چگونه از شهروندان عادی محافظت خواهد کرد؟».
علاوه بر آن، افزایش جاسوسی و افشای دادههای حیاتی اطلاعاتی به افزایش بیاعتمادی در لایههای مردمی و دولتی نیز منجر شده است، به طوری که در آن هیچ کس نمیتواند از مظان اتهام دور بماند. شین بت و پلیس اسرائیل سخت در تلاشند بفهمند چه چیزی باعث شده است چنین تعداد زیادی از اسرائیلیها برای ایران جاسوسی و با آن همکاری کنند. گرچه فرض اولیه روی مهاجران جدید متمرکز بود، اما استخدام همه اقشار از پیر و جوان، فقیر و ثروتمند، از حاشیه و مرکز، مذهبی و سکولار، قدیمی و جدید، شرقی و غربی نشان میدهد همه مردم در دسترس ایران برای جذب جاسوسی هستند.
این گزارشها نشان میدهد بیاعتمادی متقابل مردم و دولت جعلی اسرائیل، با افزایش نگرانیها چگونه بر امنیت و در نهایت انسجام داخلی اسرائیل مؤثر واقع میشود. در فضایی که مردم و دولت نسبت بههم سوءظن دارند، هر رویداد مشکوکی میتواند به یک واگرایی منجر شود، اما رسوخ و نفوذ در ساختار اسرائیل جنبههای دیگری همچون نفوذ سایبری و دسترسی به اطلاعات مقامات اسرائیل نیز دارد. همپا با دیگر گروههای سایبری، گروه «حنظله» عملیاتهای متعدد موفقیتآمیزی را علیه دستگاههای امنیتی و افشای اطلاعات مهم به راه انداخته است. در یک نفوذ سایبری هدفمند به تلفن همراه تزاحی براورمن، رئیس دفتر نخستوزیر اسرائیل حجم گستردهای از اطلاعات محرمانه و مکالمات رمزنگاریشده حلقه نزدیک به نتانیاهو ضبط شد. همزمان با جاسوسی، هک و عملیات سایبری نیز میتواند به صورت یک عامل خارج از مرزها، با دسترسی به دادههای حساس آنها را دستکاری یا افشا و تهدیدات امنیتی را از مسیر دیگری علیه رژیمصهیونیستی فعال و اثرگذار کند.
هراس از جاسوسی برای ایران
طبق گفتههای منابع اسرائیلی، تنها از ماه سپتامبر، مقامات اسرائیلی ۳۵ پرونده جاسوسی ایران را کشف و شهروندان اسرائیلی را- از یک نوجوان ۱۳ ساله تا سربازان ارتش اسرائیل- به دلیل تلاش برای انتقال اطلاعات حساس، ایجاد هرج و مرج و انجام توطئههای ترور شکستخورده به ظن جاسوسی دستگیر کردهاند. خطرناکترین بخش برای رژیم، نفوذ به نظامیانی بود که از داخل پایگاهها اطلاعات و نقشه مخازن سوخت و انبارهای مهمات را ارسال میکردند. برخی از آنها از نیروهای ذخیره ارتش یا مسئولان سابق بوده و امکان دسترسی به اطلاعات حساس مرتبط با زیرساختهای حیاتی، سامانههای پدافندی و اتاقهای تصمیمگیری را داشتهاند. به عنوان نمونه، در اکتبر، کیفرخواستی علیه دو شهروند اسرائیلی به نامهای مائور کرینگل و تال عمیرام صادر شد که پرده از یک رخنه امنیتی خطرناک برداشت. کرینگل متهم است حتی در دوران خدمت در نیروهای ذخیره، اقدام به تهیه عکس و نقشه از مراکز استراتژیک و مقر سازمان امنیت داخلی (شینبت) کرده و این اطلاعات را در اختیار ایران قرار داده است. نقطه اوج این پرونده، پیشنهاد ۱۰۰هزار شکلی ایران به او برای ترور فرماندهاش و برنامهریزی برای ملاقات با مأموران ایرانی در ترکیه و آذربایجان بوده است.
طبق دادههای عبری، بیشتر افراد جذب شده برای تکمیل روند استخدام خود، به ایران سفر نکردهاند بلکه از طریق شبکههای اجتماعی یا در دیگر کشورها با آنها رایزنی شده است.
تحلیلگران امنیتی اسرائیل، این موضوع را نشانهای از نفوذ عمیق و چندلایه ایران در سطوح اجتماعی و نظامی اسرائیل دانسته و نسبت به آن هشدار دادهاند.
جنگ چندبعدی ایران با رژیمصهیونیستی
فرایند نفوذ اطلاعاتی، رصد و ضبط دادههای استراتژیک و حیاتی و جاسوسی ساکنان سرزمینهای اشغالی برای ایران نشان میدهد رژیم به موازات جنگ نظامی با مقاومت و در رأس آن ایران، درگیریهای شدیدتری را در عرصههای مهمتری، چون عرصه امنیتی تحمل میکند. در واقع، مقاومت توانسته است با اقدامات مختلف خود میدان رویارویی با رژیم را از فرامرزی به داخلیترین بخش اسرائیل منتقل کند. همانطور که تحلیلگران بینالمللی میگویند دیگر نمیتوان نبرد اطلاعاتی میان ایران و رژیمصهیونیستی را فعالیتی پنهان، محدود و یکسویه دانست. این نبرد اکنون به یک رویارویی آشکار بر سر نفوذ، جذب نیرو و جمعآوری اطلاعات تبدیل شده است. اگرچه تهران به تمامی اهداف خود در عملیاتهای بزرگ دست نیافته، اما توانایی آن در جذب ساکنان سرزمینهای اشغالی، نیروهای ذخیره و کارکنان مراکز تصمیمگیری، دستاوردی معکوس برای رژیمصهیونیستی به شمار میرود که بسیاری از اصول تبلیغات امنیتی آن را تضعیف کرده است، از این رو افزایش پروندههای جاسوسی برای ایران و نفوذ فزاینده به لایههای اطلاعاتی حساس اسرائیل و تشدید نگرانیها و هشدارهای امنیتی در سرزمینهای اشغالی را میتوان یک شکست استراتژیک در داخل سرزمینهای اشغالی در رویارویی امنیتی با ایران به شمار آورد.